معنی قاطی پاطی

لغت نامه دهخدا

قاطی پاطی

قاطی پاطی. (ص مرکب، از اتباع) درهم و برهم. مخلوط بی تناسب. رجوع به قاتی پاتی شود.


قاطی پاطی شدن

قاطی پاطی شدن. [ش ُ دَ] (مص مرکب) مخلوط شدن. (فرهنگ رازی). رجوع به ترکیب قاتی پاتی شدن شود.


قاطی ور قاطی

قاطی ور قاطی. [وَ] (ص مرکب) درهم برهم. (فرهنگ رازی). قاطی پاطی.


قاطی

قاطی. (از ترکی، ص) مخلوط. درآمیخته. رجوع به قاتی شود.
- قاطی کردن، مخلوط کردن. درهم کردن. آمیختن. درآمیختن. رجوع به قاتی کردن شود.

حل جدول

قاطی پاطی

زیر و رو

در هم آمیخته، مخلوط


قاطی

داخل هم کردن و به هم زدن است

داخل هم کردن و به هم زدن است.


چیزهای قاطی

آش در هم جوش

فرهنگ فارسی هوشیار

قاطی پاطی

(صفت) مخلوط درهم ممزوج. قاتی پاتی بنگرید به قاتی پاتی


قاطی

مخلوط، در آمیخته

مترادف و متضاد زبان فارسی

قاطی

آمیخته، درهم، مخلوط،
(متضاد) سوا


قاطی کردن

آغشتن، آمیختن، درهم کردن، مخلوط کردن، ممزوج کردن

فرهنگ عوامانه

قاطی

داخل هم کردن و به هم زدن است.

فرهنگ معین

قره قاطی

(قَ رَ) (ص مر.) آمیخته به هم.

معادل ابجد

قاطی پاطی

142

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری